سلام ما به علی و نماز آخر او ...

به حال راز و نیاز و به دیده ی تر او ...

سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد

سلام ما به رخ غرق خون و اطهر او

سلام ما به پریشانی حسین و حسن

سلام ما به دل پر ز آه دختر او

 

*دیگه نتونست تو محراب طاقت بیاره، بدنشو گذاشتن تو گلیمی ، آوردن نزدیک خونه ..." این بدن سالمه ، فقط فرقش ضربه خورده .... هنوز حیات در این بدن باقی ... گلیم کجا ؟ بوریا کجا ؟ این بدن هنوز زیر سم اسب نرفته .... آخ یه وقت زینب دید یه هاتفی داره صدا می زنه ... زمین داره با این ناله میلرزه، حسنین هم که مسجدن ؛ دقت کرد ببینه هاتف چی می گه شنید داره میگه : "تهدمت و الله ارکان الهدی قًتل علی المرتضی ..." یه جا اینجا دلش خیلی به لرزه افتاد ... بیست و یک سال بعد تو خیمه نشسته بود ، دید هوا تیره و تار شد .... زمین شروع کرد لرزیدن، یادش افتاد، پا برهنه به سمت خیمه ی امام چهارم دوید ، عزیز برادرم چه خبره؟!! کربلا داره میلرزه ؟!! فرمود عمه جان کار بابامو یکسره کردن .... آخ نگاه کن سرشو بالا نیزه زدن ....حسین ....




دسته بندی : امام حسین ,  زندگی نامه امام حسین ,  عکس ,  امام علی ,  عاشورا ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

کربلا

ستاره ها به لحظه ها جان سپرده اند

ماه خموش است

                  و تک ستاره ای در آسمان ، روشن

                  که می بالد و می نالد

                  گریه می کند و می سوزد

زمین آرام در بستر خونین خود خفته

                                     پرنده ها و کبوترهای بال و پر شکسته

روی زمین آرام و خونین خوابیده

                                    آن روز پر درد به پایان رسیده

روزی که صدای شیر حسین را در هوا می شد شنید

کربلا دیگر ساکت است

                  دیگر صدای اصغر خونین گلو به گوش مادر نمی رسد

فقط صدای گریه ی کودکانی که مظلومانه اشک می ریزند

          بابا را می خواهند ، عمو را می خواهند ، برادر را می خوانند

و زینب خسته ، و سجاد پر درد و پر اشک



حسین کیست؟

 

حسین کیست ؟ نمی دانم برای چه وقتی نامش را می شنوم ، بی اختیار بغض می کنم.

راستی حسین یادآور چیست؟ یادآور همه چیز ، حسین یادآور پیامبر ، یادآور علی ، یا آور زهرا و یادآور حسن.

اصلا حسین نمونه ی انسان کامل است که از همان کودکی خوبی ها را تمام و کمال در خود گنجانده بود.

حسین از کودکی از هر چه غیر خدا دست کشیده بود از دنیای کوچک دست کشیده بود و عشق معشوق

، عشق خدا را در دل داشت.

آری او از همان کودکی نمونه ی یک انسان کامل بود. از همان وقتی که پیامبر او را در میان دستانش گرفت

و صورتش را بوسه زد.

و در گوش او زمزمه ی ملکوتی سر داد.

حسین یک انسان صبور بود از زمانی که با پدرش برای حفظ دین سکوت کرد. حسین یک انسان شریف بود

از زمانی که با برادرش حسن ، در برابر اسلام از خود گذشتگی نشان داد.

زبانی فصیح و بلیغ داشت. او شجاع بود که در برابر فاسدان ایستاد.

حسین صبور بود، صبور از هر جهت : داغ جدش پیامبر را دید. شهادت جانسوز مادرش زهرا را دید. شهادت

برادرش محسن را مشاهده کرد. 25 سال سکوت علی را دید. درد و دل های علی را شنید ، جنایت مردم

نسبت به پدر را دید.

 

"بقیه ی متن در ادامه ی مطلب"




دسته بندی : امام حسین ,  زندگی نامه امام حسین ,  عاشورا ,  دلنوشته ,  یاران حسین (ع) ,   , 
برچسب ها :

 

السَّلامُ عَلی القَتیل المَظلوم "سلام بر آن کشته مظلوم"

السَّلامُ عَلی أخیهِ المَسمُومِ "سلام بر برادرِ مسمومش"

السَّلامُ عَلی النّازِحینَ عَنِ الاوطانِ "سلام بر آن دور افتادگان از وطن ها"

السَّلامُ عَلَی المَدفُونینَ بِلا أکفان "سلام بر آن دفن شدگان بدون بدن"

السَّلامُ عَلَی الشَّیبِ الخَضیبِ "سلام بر آن محاسن به خون خظاب شده"

السَّلامُ عَلَی الخَدّ التَّریبِ "سلام بر آن گونه خاک آلوده"

السَّلامُ مَن لَو کانَ مَعَکَ بِالطُّفُوفِ لَو قاکَ بِنَفسِهِ حَدَّ السُّیُوفِ

"سلام کسی که اگر با تو در کربلا می بود،با جانش در برابری تیزی شمشیر ها

از تو محافظت می نمود"

وَ بَذَلَ حُشاشَتَهُ دُونَکَ لِلحُتُوفِ ، وَ جاهَدَ بَینَ یَدَیکَ

"و نیمه جانش را به خاطر تو بدست مرگ می سپرد،و در

رکاب تو جهاد می کرد"

 

«بخشی از زیارت ناحیه مقدسه»



 

السّلام عَلی مَن جَعَلَ اللّهُ الشَّفا فی تُربَتِه

"سلام بر آن کسی که خداوند

در خاک قبر اوشفا قرار داده است."




دسته بندی : امام حسین ,  زندگی نامه امام حسین ,  عکس ,  دلنوشته ,  تصویری ,   , 
برچسب ها :

 

یکی از رفیقام بهم گفت:

رفیق!

یعنی ما لیاقت داریم جزء ۳۱۳ یار امام زمان باشیم؟!

یه لبخند زدم و با شرمندگی گفتم:

بیا بشینیم گریه کنیم رفیق!

ما جزء ۴۰ میلیون زائر کربلا تو اربعین هم نیستیم...




دسته بندی : امام حسین ,  زندگی نامه امام حسین ,  عکس ,  دلنوشته ,  یاران حسین (ع) ,   , 
برچسب ها :

امام حسین(ع) در شش هنگام گریست:

 

نخست آن هنگام بود که بر آن شد تا گام در میدان نبرد نهد،که در این حال دختر خرد سالش که آن

حضرت بسیار به او مهر می ورزید شتابان و فریاد کنان و با سری برهنه نزد پدر آمد و خود را بر جامعه

پدرش آویخت و عرضه داشت:آرام تر؛آرام تر! از رفتن باز ایست تا دیگر بار رخسارت را بنگرم و از آن

توشه گیرم؛ که بی گمان این وداعی است که بازگشتی ندارد ، و آنگاه دست ها و پاهای پدرش را

غرق در بوسه نمود پس در این حال حسین(ع) بر زمین نشست و دخترخردسالش را در آغوش نشاند

و سخت گریید و اشک هایش را با آستینش پاک می کرد و می گفت:

سیطول بعدی یا سکینة فاعلمی                                                      منک البکاء اذالحمام دهانی

دخترم ؛ سکینه! بدان که پس از آنکه مرگ بر من هجوم آورد،گریستن تو به درازا خواهد کشید و بسیار

طولانی گریید.

پس آیا دلی را می توان یافت که در چنین وداع درد آوری،اندوهگین نشود ودر غم فرو نرود.

 

دومین جایگاه آنگاه بود که حسین(ع) بر سر پیکر در خون خفته ی برادرش آمد و او را بر زمین افتاده

با مشکی پاره و دستانی گسسته از تن و به کناری افتاده یافت و در این هنگام بود که به سختی

گریست.

 

سومین جایگاه آن هنگام بود که برادر زاده اش قاسم(ع) آهنگ نبرد نمود و امام حسین(ع) دست در

گردن برادر زاده انداخت و چنان سوزناکانه گریست که بیهوش شد.

چهارمین جایگاه آن هنگام بود که بر یر پیکر در خون آرمیده برادر زاده اش قاسم نشست و پیکرش را

در هم کوفته در زیر سم اسبان یافت.

 

پنجمین جایگاه آن هنگام بود فرزند برومندش علی اکبر(ع) گام در میدان نبردی بی بازگشت نهاد و در

آن حال بود که امام حسین(ع) دیدگان {اشکبار} خویش را فرو بست و محاسنش را به دست گرفت و

آنگاه سر بر آسمان بلند نمود و پروردگارش را خواند.

 

و ششمین جایگاه آن هنگام بود که خواهرش زینب(س) را دلداری می داد و او را از گریستن و 

نالیدن آرام می ساخت که ناگاه غم چنان بر آن حضرت جیره شد که اشک از دیدگانش فرو ریخت و

پس آنگاه به سختی ازگریستن باز ایستاد.

و تو اگر در این حالت های غمبار اندیشه کنی در می یابی که آن کس که دلی سلیم و مهرورز  و

مهربان دارد از گریستن در این حالت نا گزیر است و همچنین  در می یابی که امام حسین(ع) در هر

یک از این حالات رفتاری بجا و حکیمانه را از خودنشان داده است ، همانگونه که در وداع دختر خرد

سالش و دیدار با برادرش که در نزدیکی آب با لبی تشنه و دستانی از تن گسسته فرو افتاده بود

سخت گریست ولی در وداع با برادر زاده اش قاسم(ع) ، به آن سبب که به یاد برادرش امام حسن (ع)

افتاد چنان گریست که بیهوش شد.

و همچنین آن حضرت در دیگر موارد نیز حکمت مندانه و سنجیده رفتار نمود.




دسته بندی : امام حسین ,  زندگی نامه امام حسین ,  عکس ,  عاشورا ,  محرم ,  بین الحرمین ,  یاران حسین (ع) ,   , 
برچسب ها :

پاکی ظاهری که همگان دارند.

امام حسین(ع) شب عاشورا با اندکی آب که فرزندش علی اکبر در آن بحران کمبود آب و تشنگی سخت ، فراهم ساخته بود غسل 

نمود و این از ویژگی های آن حضرت بود که همه ی طهارت ها را به هم پیوند داد و به انجام رساند.

پس از غسل نمودن،به طهارتی خاص پرداخت و با خون قلبش وضو ساخت و رخسار پر فروغش را به خون شست و سرخ فام نمود.

پس آنگاه به غسل ترتیبی پرداخت و بت خون پیکر خویش،سرش را شست و پس آنگاه تنش را به خون آغشته ساخت.

و پس از غسل ترتیبی،دیگر بار غسل ارتماسی به یک باره همه ی پیکرش ، را به خون آغشته نمود.

 

پاکی باطن

حسین(ع) در روز خونین عاشورا،به گونه ای خاص وضو ساخت.

بدین صورت که کف دستش را لبریز از خون خویش نمود و رخسارش را با آن خون ، شست و آغشته به

خون ساخت.

پس آنگاه با خاک پاکیزه و مبارک کربلا تیمم نمود و دست به رخسارش کشید و آن هنگام که برای جان

فروشی به در گاه پروردگار آمادگی یافت پیشانی به خاک نهاد و به سجده پرداخت.

 

نماز

در فرازی از زیارت جامعه درباره ی پیشوایان پاک آمده است:(و اقمتم الصلاة...؛ و شما نماز گذاردید)

و همچنین در زیارت امام حسین(ع)که ویژه ی آن حضرت است آمده است:(و اقمت الصلاة...؛ و تو نماز گذاردی)

حسین(ع) در روز عاشورا نمازی گذارد که تنها ویژه ی اوست.

او در آن روز حماسه ساز ،چهار گونه نماز گذارد.




دسته بندی : امام حسین ,  زندگی نامه امام حسین ,  عاشورا ,  محرم ,   , 
برچسب ها :


صفحه قبل 1 صفحه بعد